با دیدن آنها در یک کاسه گرد و غبار زندگی می کنند
چمبرز پس از روی صحنه آمدن به سرعت به اقدامات معترضان در بیرون پرداخت که شعارهای آنها در داخل سالن به سختی قابل شنیدن بود. چمبرز به ما اطمینان داد که «هیچوقت کسی بر روی زمین وجود نخواهد داشت که بتواند کاری را که عیسی میتواند برای شما انجام دهد». وی ادامه داد: گوش کنید بیرون چه خبر است.
آنها این را نمی دانند. و این باعث نمی شود که من از آنها متنفر باشم. باعث می شود از خدا بخواهم در زندگی آنها دخالت کند. این افراد دشمن نیستند. آنها دشمن Exodus نیستند. آنها دشمن کلیسا نیستند. آنها دشمن خدا نیستند. آنها از آنچه خدا آنها را آفریده غایب هستند.
و منظورم دگرجنسگرایی و خروج نیست. آنها از جامعه مؤمنان جایی که به آن تعلق دارند غایب هستند. به این ترتیب، چمبرز معترضان و فعالان همجنسگرا را بهعنوان مردمی برای ترحم توصیف کرد: همانطور که به آنها فکر میکنم، تصویری که به ذهنم میرسد مربوط به آن نوزادان گرسنه، گرسنه و شکم بادکنکی در آفریقا است و چشمان شما اشک میریزد.
با دیدن آنها در یک کاسه گرد و غبار زندگی می کنند و فکر می کنی، "مطمئنا، من روزی 18 سنت می دهم." تشبیه چمبرز که تظاهرکنندگان را با نوزادان گرسنه در آفریقا مقایسه میکند، من را آزار میدهد، زیرا فعالان دگرباشان جنسی را نه تنها بهعنوان فاقد تغذیه معنوی شدید.
بلکه از تصاویر نژادپرستانه و استعماری نیز ترسیم میکند. او توضیح داد که این "فعالان همجنسگرای سرسخت" برای تنها چیزی که می تواند آنها را نجات دهد گرسنه هستند: عشق عیسی مسیح. در Exodus، برچسب «فعال» را میتوان برای هر کسی که سبک زندگی آشکارا همجنسگرا را دنبال میکند اطلاق کرد و سعی نمیکند خود را از همجنسگرایی رها کند.18 به این ترتیب، میتواند به همان اندازه مادران لزبین را توصیف کند که بیش از حد مشغول هستند و حتی نمیتوانند در رژه غرور همجنسگرایان شرکت کنند. << «مستقیم رفتن» مدیر یک سازمان حقوق همجنس گرایان به یک گروه معترض حقوق همجنس گرایان در کنفرانس Exodus. سپس چمبرز پیام خود را ملایم کرد.
او توضیح داد که فعالان خشمگین بودند و دلیلی برای عصبانیت داشتند زیرا «کلیسا آن را درست نگرفته است». با حذف مردان و همجنسبازان از بدن مسیح، کلیسا مهارتها و منابع ارزشمندی را از دست داده است. او از جمعیت خواست تا با معترضان صحبت کنند و به آنها بگویند که خدا آنها را دوست دارد.
چمبرز سپس در مورد هدف کنفرانس گفت: هدف از این کنفرانس، هدف Exodus این نیست که همجنس گرایان را مستقیماً نشان دهد. برای آمدن روی پیشانی خود مهری با کلمه "دگرجنسگرا" نخواهید داشت. خدا می خواهد کاری بسیار بزرگتر انجام دهد. نقطه مقابل همجنس گرایی، دگرجنس گرایی نیست، تقدس است.
چمبرز توضیح داد که کار او با Exodus کمک به مردم برای نزدیکتر شدن به خدا است، نه تغییر آنها - این کاری است که فقط روحالقدس میتواند انجام دهد. وی ادامه داد: وقتی سفرم را برای همجنس گرایی آغاز کردم، به اشتباه، احتمالاً مانند بسیاری از شما، فکر کردم که هدف من دگرجنس گرایی است.
و خدا در طول سفر من را گرفت و گفت: "این برنامه من برای زندگی شما نیست. این بزرگترین هدف من برای شما نیست - رک بودن - زیرا افراد مستقیم هم به جهنم می روند، درست است؟ چمبرز با این نظر که «افراد مستقیم هم به جهنم میروند»، تلاش کرد زمین بازی را برای شرکتکنندگان یکسان کند.
خدا دگرجنسگرایان را بیشتر از آنهایی که جذابیتهای همجنسگرا را تجربه میکنند دوست ندارد. زیربنای این روایت گناه/سقوط الهیات مسیحی است که می گوید همه نوع بشر با گناه مبارزه می کند، جهنم را به خطر می اندازد، و از تقدس بیشتری بهره می برد. Exodus گناه همجنس گرایی را از "بدترین گناه قابل تصور" مانند بسیاری از همجنس گرایان کمربند کتاب مقدس که من با آنها در کلیساهایشان شنیده بودم، به یکی از بسیاری از گناهان جزئی، مانند غیبت یا دروغ گفتن، که هر از گاهی مقصر آن هستند، تبدیل می کند.
میشل ولکومیر، جامعهشناس، در مطالعهاش بر روی مردان مسیحی همجنسگرای سابق، به نقل از یکی از رهبران گروه همجنسگرایان سابق، گفت: «اولین قدم در شفا، عادیسازی همجنسگرایی است، تا مردان متوجه شوند که گناهی بدتر از یک دروغ سفید نیست. . من همیشه به آنها [گروه] می گویم که مردان اهمیت جنسیت در کتاب مقدس را تحریف کرده اند.
این به آنها امید می دهد و به آنها اجازه می دهد زندگی خود را تجدید نظر کنند.»20 به نظر می رسید که حضار در طول صحبت چمبرز آرام شده بودند، اضطراب کاهش یافت. به نظر میرسید که مردم راحتتر روی صندلیهای خود مینشینند. سازمان دهندگان کنفرانس "مستقیم رفتن" >> 131 به تلاش های قهرمانانه بالقوه خود برای حضور در کنفرانس اذعان داشتند. حالا آنها می توانستند آرامش داشته باشند و بگذارند خدا نقش خودش را انجام دهد.
آنها حتی میتوانستند سعی کنند سرگرم شوند، در حالی که «شما در حال کنده شدن بود». و چیزی سرگرم کننده و گیج کننده در مورد این رویداد وجود داشت. در Exodus، آنها نیازی نداشتند که همجنسگرا، یا شاید همجنسگرا، یا تلاش میکردند که همجنسگرا نباشند، پنهان کنند.
هیچ کس - نه اعضای خانواده مسیحی محافظه کار آنها یا دوستان همجنس گرا - اجازه نداشتند به آنها سختی بدهند. مردان میتوانستند روسریهای قومیتی بپوشند و کفشهای آندروژن بپوشند (که من مشاهده کردم) و هیچ کس از آنها انتقاد نمیکرد.
زیرا حضور آنها به طور همزمان نشان میداد که آنها با جذابیتهای همجنسگرا دست و پنجه نرم میکردند، اما میدانستند که این کار اشتباه است و روی آن کار میکنند. آنها نیازی به پنهان کردن «همجنسبازی» نداشتند. در این لحظه خاص، کمد سمی نامربوط بود و چیزی در آن آزادکننده بود.